سراومد زمستون، شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون (۲)
کوهها لاله زارن، لالهها بیدارن
تو کوهها دارن گل گل گل ، آفتابو میکارن (۲)
تفنگ و گل و گندم داره میاره
توی سینهاش جان جان جان (۲)
یه جنگل ستاره داره، جان جان، یه جنگل ستاره داره
سراومد زمستون، شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون (۲)
لبش خنده نور
دلش شعله شور
صداش چشمه و یادش آهوی جنگل دور (۲)
توی کوهستون، دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم داره میاره
توی سینهاش جان جان جان (۲)
یه جنگل ستاره داره، جان جان، یه جنگل ستاره داره (۲)
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -- - - - - -
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر