۱۳۸۹ خرداد ۲۹, شنبه

آفتابکاران جنگل - سر اومد زمستون شكفته بهارون , گل سرخ خورشيد باز اومدو شب شد گريزون




سر اومد زمستون شكفته بهارون
گل سرخ خورشيد باز اومدو شب شد گريزون
كوهها لاله زارن لاله ها بيدارن
تو كوهها دارن گل گل گل آفتابو مي كارن
توي كوهستون دلش بيداره
تفنگ و گل و گندم داره مياره
توي سينه اش جان جان جان
يه جنگل ستاره داره، جان جان، يه جنگل ستاره داره
سر اومد زمستون شكفته بهارون
گل سرخ خورشيد باز اومدو شب شد گريزون
لبش خنده نور دلش شعله شور
صداش چشمه و يادش آهوي جنگل دور
توي كوهستون دلش بيداره
تفنگ و گل و گندم داره مياره
توي سينه اش جان جان جان
يه جنگل ستاره داره، جان جان، يه جنگل ستاره دار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر