۱۳۸۹ تیر ۱۴, دوشنبه

سرود كارگر - چرخ صنعت به گردش فتد - با سرانگشت زحمتكشان




چرخ صنعت به گردش فتد - با سرانگشت زحمتكشان
پس چرا خود نگیرد ثمر - كارگر، كارگر، كارگر
بازوان توانای ما - بشكند پشت بیگانگان
كی بود ترسمان ازخطر - كارگر، كارگر، كارگر
- كارگر، كارگر، كارگر
شب سیاه بردگی گذشت - طلیعه آزادی دمید
کنون بباید با توان خلق - ز سلطه بیگانگان رهید
نمی کنیم ، نمی کنیم - به غیر از این ، به غیر از این
به زندگانی کار دیگری
قسم به دست پینه بسته ها
نمی رویم جز راه خلق خویش
کنون ز جای ای برزگر بپیش
کنون بپا ای کارگر بپیش
که بر کنیم ، که بر کنیم - به اتحاد ، به اتحاد
ز بیخ و بن کاخ ستمگری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر